علت مخالفت با تصوف و صوفیان

بهترین مکان برای نمایش تبلیغات شما بهترین مکان برای نمایش تبلیغات شما بهترین مکان برای نمایش تبلیغات شما

لینک دوستان

دانلود رایگان قالب تلاش برای دانلود بهترین هتل های تهران دانلود طراحی سایت سایت دانلود نرم افزار تبادل لینک رایگان باس موزیک صبانت-اینترنت پر سرعت صبانت قالب وبلاگ فروشگاه ساز فایل صبانت جزوه و پروژه های دانشجویی صبانت دانلود آهنگ جدید دانلود موزیک تبادل لينک شبکه تبادل لینک 2Links تبادل لینک هوشمند تازه ها دانلود آهنگ جدید خرید پستی گردنبند دانلود فیلم خارجی تبادل لینک اخبارورزشی آموزش فوتبال تبادل لینک رایگان|هوشمند |سه طرفه |اتوماتیک |پربازده فروشگاه ساز رایگان فروش فایل سرور اختصاصی آلمان خرید شلوارک لاغری هات شیپر ساخت وبلاگ حرفه ای خرید پاور بانک گن ساعت شنی تاپی کوچک کننده بینی گوشتی خرید گن مردانه آیدان خرید فیجت اسپینر دانلود موزیک سرزمین دانلود کلوب داغ ترین ها یاهو پی سی دی بلاگفا تبدیل نت سایت سافت98 سایت یاس دانلود سایت پی سی دانلود سایت وطن دانلود سایت دانلود ها خرید شارژ فیس بوک مدیر تلگرام مدیر نسخه ی دیگر شبکه 93 بزرگترین کامیونیتی ایرانیان مقیم استرالیا دانلود سریال جدید آخرین مطالب ارسال شده
ارسال لینک

علت مخالفت با تصوف

بازدید: 200

با عرض سلام وقتتون بخير.

 

ببخشيد سوالي دارم.

عرفا و فلاسفه ي حاضر نظير علامه حسن زاده آملي و در قديم علامه طباطبايي و خيلي هاي ديگر عرفان ابن عربي را قبول داشته و از اهل تصوف بودند، اما ميبينيم عده اي از علما هم بشدت مخالف عرفان و فلسفه و تصوف هستند.

 

هم چنين در احاديثي ديده ميشه که تصوف را امامان و پيامبر بشدت تاييد کرده اند و هم چنين در احاديث ديگر ديده ميشود که امامان و پيامبر بشدت تصوف را مورد نکوهش قرار داده و کفار بد تر شمرده اند.

 

علت اين اختلاف چيست و کدام صحيح است؟

 

با سلام و آرزوي قبولي عبادات و تشکر از ارتباط شما با مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني.

 

تصوف و عرفان اقسام گوناگوني دارند و هر يک از آنها داراي عقايد مختلفي هستند. از اين رو، براي نقد هر يک از عقايد هر گروهي از تصوف و عرفان، بايد آن مدعا را نخست مطرح کرده و سپس به بررسي نقاط ضعف و قوت آن بپردازيم که چنين کاري در اين مجال نمي گنجد. اما اگر بخواهيم بر دلايل مخالفان تاکيد کنيم و منشا مخالفت برخي از فقها و متفکران مسلمان با تصوف را بيان کنيم، مي توانيم در دو بخش به اين موارد اشاره نماييم:

 

بخش اول: انحراف هاي عملي

1. شريعت گريزي: برخي از جهلة صوفيه، معتقد بودند که تقيد به احکام شريعت، وظيفه عوام است و حال خواص و اهل حقيقت، عالي تر از آن است که به رسوم ظاهر، مقيد شوند. شريعت گريزي در تصوف به صورت هاي مختلفي، ظهور و بروز داشته است از جمله:

قول به سقوط تکليف: بر طبق اين باور، زماني که سالک، به درجه قرب برسد، تکليف از او ساقط مي شود. گرچه اين سخن، نزد محقيقن صوفيه، مردود است. 

سماع صوفيانه: سماع که مشايخ تصوف، آن را غذاي ارواح اهل معرفت دانسته اند و در اصطلاح، آئيني است که در آن صوفي، پس از شنيدن صداي خوش، منقلب شده و به بيخودي افتد.

مخالفت علماي شيعه با سماع يا به طور غير مستقيم و به دليل حرمت غنا و رقص مي باشد که اگر سماع صوفيان، مصداق، غنا و رقص قرار گيرد، فتواي بيشتر علما، بر حرمت آن مي باشد و يا به طور مستقيم است مانند مخالفت هايي که علامه حلّي با اين مساله دارند.

رياضات نامشروع: رياضت، در اصطلاح عرفاني، عبارت است از تهذيب اخلاق نفسانيه، که سالک، بايد در طلب مقصود از احتمال مشقات نفسانيه، دريغ نکند که سلوک عرفاني و راه تصفيه و تزکيه درون، به رياضت و مجاهدة نفس، استوار بوده است و از سويي ديگر، آن را بر اساس ظرفيت هاي روحي و توانايي افراد بشر، پي ريزي مي نمايد.

اما برخي از متصوفه، به رياضات غير شرعيه رو آورده و براي سير و سلوک، آدابي را که در شريعت وجود ندارد، ابداع کردند، تا کار به آن جا رسيد که شريعت در مقابل طريقت، تلقي شد. و با کنار گذاشتن شريعت و بي اعتنايي به تکاليف، تصوف به ابتذال کشيده شد و صوفياني غير متشرعه، نظير قلندريه، مداريه، شطاريه، رواج پيدا کردند.

از همين رو، علماي شيعه نيز، با اين گونه رياضات به مخالفت برخاسته و آن را بدعت مي دانند.

 

2. قطب بازي، سر سپردگي به پيرو مرشد: در ديد تصوف، سالک، وظيفه دارد، پربهاترين ابزار خود، يعني «اختيار» را به دست شيخ بسپارد و تمام اوامر او را بدون چون و چرا إجرا نمايد.

اين امر اگر چه در سلوک، بسيار مهم است، اما وقتي در دست جهله صوفيه بيفتد و مريد، مجبور به انجام انواع معاصي و محرمات و يا ترک واجبات، به وسيلة شيخ باشد، با انتقاد شديد علماي شيعه، مواجه مي شود.

 

3. کفر و زندقه: از ديدگاه علماي بزرگي چون، شيخ صدوق، شيخ مفيد و حسني رازي، صاحب تبصرة العوام، اعتقادات برخي صوفيان‌ عين کفر و زندقه بوده و آن ها را از اسلام خارج مي کند.

 

4. سحر: برخي از علماي شيعه، نظير: شيخ طوسي، متصوفه را به سحر و جادو،‌ متهم کرده و به دليل حرمت جادوگري و سحر، نزد علماي شيعه، آن ها را طرد مي کنند.

 

بخش دوم: انحراف هاي نظري

1. اعتقاد به حلول و اتحاد: حلول در اصطلاح عبارت است از ظهور حق در مظاهر، همچون ظهور حق در مظهر عيسي – عليه السلام- و اتحاد،‌ عبارت است از يک چيز شدن دو چيز. علماي بسياري مانند شيخ مفيد، شيخ طوسي، حسني رازي، صوفيان را به دليل اعتقاد به حلول و اتحاد، طرد کرده و به مخالفت با آنان پرداخته اند.

البته اين رأي، به دليل عدم آشنايي به وحدت وجود عرفا مي باشد. چنان که سيد حيدر آملي،که خود از علماي عارف مي‌باشد؛ با وجود پذيرش وحدت وجود، معتقدين به حلول و اتحاد را ملعون نجس دانسته و صوفيه حق را از آنان جدا کرده است. در واقع مخالفت علماي شيعه، ناظر به گروهي از متصوفه و جهلة صوفيه مي باشد.

 

2. شطحيات: يکي از حالاتي که در حالت سکر و بي خودي، از عارفان، سر مي زند، سخناني است که با ظاهر شريعت منافات دارد و بوي کفر مي دهد. از جمله اين سخنان مي توان به « انا الحق» حلاج و «سبحاني ما أعظم شاني» بايزيد،‌ اشاره کرد.

اين گونه سخنان غير محتاطانه، که از سوي مخالفان، به کفر و زندقه، منسوب مي شده است، سبب شد تا طرفداران آن از متصوفه، به شرح و تفسير اين نوع کلمات بپردازند تا هم از حملات مخالفان بکاهند و هم تند روي هاي شطاحان را تعديل کنند

در مقابل اين گروه، صوفيان ميانه رو و شريعت مداري نيز بوده اند که ذکر اين گونه سخنان را خلاف ادب دانسته و بر شطاحان،‌ تاخته اند.

 

3. تمجيد ابليس: برخي از مشايخ صوفيه ابليس را بزرگترين موحد جهان دانسته و در کنار حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) از او به عنوان نمونة بارز فتوت ياد کرده اند و از او با عناويني چون کشته خداوند، خواجه خواجگان و سرور مهجوران، عاشق و شيفته درگاه احديت ياد مي کنند. علماي شيعه،‌ با توجه به صريح آيات و روايات در مورد ابليس، در اين بحث،‌ با صوفيان به مقابله پرداخته و او را مردود و مهجور و ملعون درگاه پروردگار مي دانند.

 

4. ايمان فرعون: مساله ايمان فرعون و دفاع از وي به عنوان يکتا پرست و کسي که با ايمان به خدا از اين دنيا رفته است، از طرف برخي از مشايخ صوفيه مطرح شد. طرح اين بحث نيز همچون تمجيد ابليس، از حلاج، شروع شد و توسط مشايخ نامداري چون محي الدين عربي ادامه يافت. که اين امر نيز از موارد مخالفت علماي شيعه با تصوف، به شمار مي آيد.(1)

 

آنچه گذشت، بخشي از علل مخالفت متفکران شيعي و مسلمان با تصوف است. البته همانطور که پيش تر ذکر شد، عرفان و تصوف گروه هاي مختلفي دارد و داراي عقايد و اعمال متنوعي است. مخالفت علما و متفکران شيعي و حتي مخالفت عرفاي اصيل و نامدار شيعي با گروهي از عرفا و متصوفه، به خاطر انحراف هاي نظري و عملي اين گروه بوده است. البته همانطور که عرض شد، گاهي نيز مخالفت با عرفا، ناشي از سوءتفاهم و بدفهمي عبارات آنها بوده است و به همين جهت، عرفاي اصيل و نامدار شيعي، اين اشکالات به عرفان و تصوف را نمي پذيرند و از دعاوي و عقايد مذکور دفاع مي کنند.

 

منبع: پاسخگو


این مطلب در تاریخ: یکشنبه 26 خرداد 1398 ساعت: 15:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

ورود کاربران


» رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

پشتيباني آنلاين

پشتيباني آنلاين

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب کل مطالب : 343
کل نظرات کل نظرات : 73
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا تعداد اعضا : 386

آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز بازدید امروز : 19
بازدید دیروز بازدید دیروز : 168
ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 10
آي پي امروز آي پي امروز : 11
آي پي ديروز آي پي ديروز : 93
بازدید هفته بازدید هفته : 305
بازدید ماه بازدید ماه : 19
بازدید سال بازدید سال : 25,559
بازدید کلی بازدید کلی : 323,726

اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی آی پی : 18.117.72.224
مرورگر مرورگر : Safari 5.1
سیستم عامل سیستم عامل :
تاریخ امروز امروز : چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403

درباره ما

مهدی حسین زاده- دانشجو دکترای حرفه ای دامپزشکی دانشگاه تهران متولد آبان سال 79- علاقه مند به هنر- کامپیوتر- موسیقی- فلسفه اسلامی،فلسفه غرب و عرفان- و علم. پیج مدیر: tablo_naghashi79

قالب و افزونه وردپرس

مشاهده صفحه جديد

قالب و افزونه وردپرس