چرا فلسفه ملاصدرا جهانی نیست
در این پست و پست آینده قصد بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی این چهار صد سال اخیر را دارم و قصد دارم به این بپردازم که چرا فلسفه ملاصدرا جهانی نشد؟
آنچه مطرح می شود نظر ماست و قطعا نظر جامع و مانع نیست لذا ممکن است مواردی از قلم افتاده باشد اما آن مقدار که به ذهن ما رسیده است را مطرح می کنیم.
.
عصر ملاصدرا دقیقا مصادف با آغاز رنسانس در اروپا بود، در آن عصر در اروپا انقلاب عظیمی در علوم تجربی و صنعت به پا شد لذا اروپا از جهت علمی مستقل گشت و یا حداقل می رفت که مستقل شود لذا نهضت ترجمه را کنار نهاد و به منابع اصیل خود روی آورد.
در همان دوران پیشرفت اروپا در شرق و در میان ملل مسلمانان شرایط رو به افول بود، در میان اهل سنت، سلطان سلیمان قوی ترین پادشاه تاریخ ترکیه درگذشت، سلطان سلیمان گرچه سنی بود و با شیعیان سر سازگاری نداشت اما چون مسلمان بود از هر جهت بر سایرین اولویت داشت با مرگ او حکومت قدرتمند عثمانی که تا اروپا رفته بود نم نم از بین رفت. این طرف یعنی در ایران و در میان شیعیان نادر شاه افشار که یکی از قوی ترین پادشاهان تاریخ ایران بود ترور شد و تقریبا این روزها آغاز زوال تمدن اسلامی بود.
اوضاع در میان ملل مسلمان پس از هزار سال پیشرفت ظاهرا بهم ریخته بود که اوضاع بهم ریخته تر هم شد زمانیکه طاعون قاجار وارد ایران شد.
عصر به قدرت رسیدن شاه های قاجار رسید شاهانی که تاریخ ملت و اعقاب خود را فراموش کرده بودند و پیشرفت غرب چشم کورشان را گرفته بود با همت مشاوران و مستشاران خود کمر همت بستند تا سرتا پا فرنگی شوند!!
شاهی که می گوید لبو فروشی در فرنگ برای من با ارزش تر از حکومت بر مردم ایران است در نظر شما در این شرایط سخنان ملاصدرا و سایر دانشمندان مجالی برای مطرح شدن پیدا می کند؟!
.
طاعون قاجار کمر همت این مرز و بوم را شکست و از مردم ایران مردمی گدا در اقتصاد و فرهنگ ساخت و روحیه «خود تحقیری» و ذلت و «ما نمی توانیم» را در مردم تزریق نمود روحیه ای که تا الان هم بر مردم ایران حاکم است لذا هر چه غرب پیشرفت کرد ما پسرفت کردیم و مجال جستن برای ما پیدا نشد...
باری رنسانس و پیشرفت اروپا و عدم توجه به آثار ما از یک طرف و از طرف دیگر روحیه «خود تحقیری» و «ما نمی توانیم» که توسط قاجار بر ایران حاکم شد دو عواملی است که سبب شد که حکمت ملاصدرا و دانش هر دانشمندی مجال طرح شدن پیدا نکند...
.
اگر خدا بخواهد ادامه دارد
مطلب آن بود که چرا در چهارصد سال اخیر دانش، دانشمندان ما مخصوصا فلسفه ملاصدرا جهانی نشد دو عامل از عوامل را در پست های قبلی مطرح کردیم اینکه
.
1) غرب بعد از رنسانس مستقل شد و به درون و منابع اصیل خود توجه کرد و منابع ما و نهضت ترجمه را کنار نهاد.
.
2) سقوط دو امپراطوری قوی مسلمانان و تسلط شاهان بی لیاقت قاجار و ترویج تفکر «خود تحقیری» و «ما نمی توانیم» توسط آنان.
.
حالا در این پست به بیان یک عامل مهم دیگر خواهم پرداخت.
.
.
گرچه در دوران منحوس قاجار به سر می بردیم اما حدود دویست سال پیش خوشبختانه دو گروه زبردست فلسفه در تهران به وجود آمد. دلیل به وجود آمدن این دو گروه این بود که فلسفه ملاصدرا مطلب جدید و بنیادینی داشت که فلسفه را از اساس تغییر میداد که در فلسفه ابن سینا دقیقا عکس آن ثابت شده بود و آن مطلب «حرکت جوهری» بود، ابن سینا حرکت جوهری را محال می دانست اما ملاصدرا حرکت جوهری را اثبات نمود و فلسفه اش را بر این مبنا قرار داد، چون هر تفکر جدید و بنیادینی ابتدا با مخالفت مواجه می شود دو گروه مخالف و موافق ملاصدرا به وجود آمد.
حال فلاسفه دو گروه شده بودند عده ای طرفدار فلسفه ابن سینا بودند که سر دسته آنان مرحوم میرزای جلوه بود و گروه دیگر طرفدار فلسفه ملاصدرا بودند که سر دسته آنان آقا علی مدرس زنوزی بود میان ایشان نزاع فلسفی بود که دست آخر طرفداران ملاصدرا گروه مقابل را شکست دادند.
.
آقا علی مدرس زنوزی کیست؟ می دانم که نمی دانید کیست!! چون او یک ایرانی بود که تنها جرم او زیستن در میان مردمان خودباخته با سیاست قاجاری بود برای همین سرنوشتی جز گمنامی نداشت...
آقا علی زبردست ترین فیلسوف دوران مشروطه بود که برخی او را بهترین فیلسوف چهار سال اخیر بعد از ملاصدرا می دانند، که معجزه سیاه قاجار کاری کرد که هم وطن های آقا علی از دکارت تا کارل مارکس را بشناسند و به آنان بنازند اما هیچکس از هم وطن هایش او را نشناسد...
فکرش را بکنید مطالبی ساده و غلطی چون «من می اندیشم پس هستم» را تحت عنوان دانش جدید با آب و تاب در مطرح می کردند درحالیکه کسی مانند آقا علی در کشورمان بود....
بیچاره آقا علی نمی دانم آن روزهایی که مطالب ساده و پیش افتاده فلسفه غرب را تحت عنوان دانش جدید با جار جنجال خودباختگی جلویش می گذاشتند چه حالی داشت...
.
باری هر تفکر جدیدی با مخالفت رو به رو می شود لذا تفکر ملاصدرا تا دوران مشروطه طرفداری نداشت حتی خود ملاصدرا هم در زمان حیات اش تبعید شد و این یکی دیگر از موانع ای بود که مانع از جهانی شدن فلسفه ملاصدرا شد.
.
اگر خدا بخواهد ادامه دارد...
ضاع فکری و علمی جهان اسلام مخصوصا ایران هنوز نابه سامان بود اوضاع به همین منوال بود تا اینکه مردی از جنس خواجه نصیرالدین طوسی ظهور کرد کسی که در عین حال یک عالم دینی بود در فلسفه مهارتی تام داشت و او آیت الله خمینی بود.
شخصیت ایشان از لحاظ فقهی و فلسفی و عرفانی غیر قابل انکار است چیزی که منتقدین ایشان هم به آن اذعان دارند، او بیش از شصت سال از عمر خود را صرف تحقیق و تفحص در مورد فقه و فلسفه و عرفان کرد و بی شک یکی زبردست ترین فلاسفه صدرایی بعد از ملاصدرا بود.
آیت الله خمینی تدریس فلسفه را در فضایی آغاز نمود که جو فکری حوزه علمیه دقیقا ضد فلسفه بود و افراد مقدس ماب فضا را ضد فلسفی کرده بودند اوضاع به حدی بود که یک بار فرزند ایشان یعنی مصطفی خمینی از ظرفی آب نوشید عالم مقدسی! گفت ظرف را آب بکشید که نجس است زیرا پدرش فلسفه تدریس می کند!! اما آیت الله خمینی با توجه به قدرت شخصیت و کاریزمایی که داشت این جو را شکست و تدریس فلسفه را در حوزه علمیه رواج داد.
در همان دوران شخصیت عظیمی از نجف به قم آمد کسی که به اعتقاد برخی ها بهترین فیلسوف بعد از ملاصدرا بود و آن علامه طباطبایی بود.
با حضور امام و علامه طباطبایی فضای حوزه فلسفی شد و کلاس های عمیق و فوق العاده ای تشکیل شد کلاس هایی که خروجی اش امثال شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح و مانند ایشان بودند که هر کدام در فلسفه ید طولایی داشتند برای مثال شهید مطهری دوازده سال نزد امام خمینی فلسفه ملاصدرا و عرفان و دوازده سال نزد علامه طباطبایی شفای بوعلی و سایر دروس را تحصیل نمود.
از طرفی فیلسوف بزرگ دیگری رشد نمود که در نوع خودش کم نظیر بود و مسلط بر فلسفه غرب و شرق بود و آن علامه جعفری بود.
.
شاید بتوان گفت غنی ترین دوران فلسفی بعد از ملاصدرا در این چهارصد سال اخیر همین دوران بود، دورانی که اساتید برجسته فلسفه به دور هم آمده بودند اساتیدی که هر کدام به تنهایی برای یک جنبش فکری کافی بودند را این بار دست روزگار همه را یک جا باهم رو کرده بود از آیت الله خمینی که بنیانگذار این جریان فکری و فلسفی شد و علامه طباطبایی تا علامه جعفری، مخصوصا برخی از ایشان مانند شهید مطهری و شهید بهشتی که یک ایدئولوگ بودند یعنی استاد این بودند که فلسفه و یا هر فکری را برای مبارزه به دل جامعه بکشند و جنبش فکری ایجاد کنند از این رو می رفت که حکمت ملاصدرا جهانی شود اما...
.
اگر خدا بخواهد ادامه دارد...
در این دوران غنی که اساتید برجسته فلسفه جملگی به دور هم جمع شده بودند می رفت که حکمت ملاصدرا جهانی شود برای مثال پروفسور هنری کُربن در دیدارهای مختلفی که با علامه طباطبایی داشت حکمت صدرایی را پذیرفت و کتاب تاریخ فلسفه اسلامی را نوشت و علامه جعفری با برتراند راسل مکاتبه های بسیاری داشت که دست آخر جناب راسل از آشنایی با علامه جعفری اظهار خوشحالی کرد و به مکاتبه پایان داد!!
در ایران پیروان سایر مکاتب فلسفی حرفی برای گفتن نداشتند و بخشی از دلیل پیروزی انقلاب اسلامی ایران شکست سایر مکاتب فلسفی از فلسفه صدرایی بود چشم انداز وسیع تر بود یعنی می رفت که بزرگترین فلاسفه جهان مانند هنری کربن و راسل برای بحث فلسفی به ایران دعوت شوند.
لکن دشمن دانشمند ما که همیشه جواب منطق را با گلوله می دهد!! در اولین اقدام زیرکانه خود دقیقا هشتاد روز پس از انقلاب مغز متفکر انقلاب یعنی شهید مطهری را ترور کرد چون تا مطهری زنده بود این جریان فکری ادامه داشت و نفوذ در آن محال بود.
چند ماه بعد شهید مفتح یکی دیگر از فلاسفه ی ما حین ورود به دانشگاه تهران به همراه محافظین اش به رگبار بسته شد تا نشان دهند تا چه حد از حضور فلاسفه ما در دانشگاه وحشت داشتند.
دو سال بعد در بزرگترین ترور بعد از انقلاب فیلسوف دیگر ما یعنی شهید بهشتی و یارانش در پی انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی جان باختند....
باری در طی چند سال دشمن دانشمند ما آن چنان جواب منطق را با گلوله داد که نسل اول انقلاب نسل دومش را ندید!! و فاصله به حدی شد که اگر امروز بگویی آیت الله خمینی فیلسوف است عوام پایش به زمین می چسبد و تو را دروغگو می خواند!!
نه آنکه بخواهم علت را فقط ترور بدانم که در این زمینه که چرا به اینجا رسیدیم یک سینه حرف موج می زند در دهان اما بماند برای زمان خود که فقط برای اشاره می گویم که در حرکت تسخیری تامل کن...
.
باری جنبش فکری که در آغاز انقلاب شکل گرفت را با گلوله پاسخ دادند و فضای کشور را از وجود اندیشمندان خالی نمودند اما باکی نیست که ایشان رفتند لکن قلم آنان به جای مانده است و این راه ادامه دارد که شهیدان زندگان ابدی اند...
.
ادامه دارد ان شاالله
در پست های قبل در مورد علل افول تمدن اسلامی و عدم شکوفایی مجدد آن مواردی از جانب حقیر مطرح شد، برای همین این موارد جامع و مانع نبود و مواردی قاعدتا یا به ذهن ما نرسیده است یا به دلیل فضای محدود مجازی مطرح نشده است برای همین می توان گفت موارد بسیار دیگری مانند «نبود وحدت میان مسلمانان» در چهارصد سال اخیر سبب عقب افتادگی مسلمانان شد.
به نظر حقیر هیچکدام از این عوامل مختلف به اندازه یادگار منحوس قاجار ما را عقب ننداخته است تفکری که هنوز در میان ما حاکم است و مانند غده سرطانی در ذهن هر مسلمانی مخصوصا ایرانیان ریشه دوانده است و آن غده سرطانی، «خود تحقیری» و تفکر «ما نمی توانیم» و تحقیر کردن خود در برابر غرب است.
این مطلبی بود که در اولین پست بعنوان اولین علت مطرح کرده ام به حق هم اولین و مهم ترین علت عقب افتادگی ما بود، زیرا اولا این علت از سایر علت ها وخیم تر است و خود تحقیری می تواند سایر علل پیشرفت را از بین ببرد ثانیا این تفکر هنوز در میان مردم ما حاکم است، و قرص و محکم جایش را ذهن ما تثبیت کرده است. حقیر معتقدم امروز سایر عوامل پیشرفت یا مهیا شده است یا زمینه مهیا شدن آن فراهم شده است اما این سرطان «خود تحقیری» است که مانع از پیشرفت ملل مسلمان شده است.
.
آری نه آن که مغز نداشته باشیم که مغزهای ما درحال فرارند، نه آنکه منابع اصیل نداشته باشیم که در کتابخانه ها روی آنان خاک بسته است نه آنکه هویت نداشته باشیم که مسلمانان و ایرانیان با هویت ترین انسان های تاریخ اند که تنها تمدنی که از آن انسانیت بیرون آمد، مثنوی معنوی مولانا و دیوان حافظ بیرون آمد نه بمب اتم تمدن اسلامی بود پس مسلمانان را چه شده است که دچار چنین سردرگمی هستند؟
سرطان «خود تحقیری» و «خود فراموشی» که خداوند فرمود:
.
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
از آن كسان مباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز چنان كرد تا خود را فراموش كنند. ايشان نافرمانند. (حشر/19)
.
که این «خود فراموشی» و «خود تحقیری» تغییر نمی کند مگر
.
إنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
ٍ...خدا سرنوشت قومی را دگرگون نكند تا آنکه مردم خود دگرگون شوند...(رعد/11)
.
این است سرنوشت قومی که خود را فراموش کرده است، که در این شرایط نه نتها فلسفه ملاصدرا و دانش هر دانشمندی دیده نمی شود بلکه در صورت وجود در بازار غربی ها مفت هم فروخته می شود...
این مطلب در تاریخ: یکشنبه 12 آبان 1398 ساعت: 13:57 منتشر شده است