آیا خداوند از خلقت جهان هدف دارد؟
اگر بگوییم خداوند از خلقت جهان هدف ندارد که تمام جهان بی هدف می شود و هر چه گفتیم زیر سوال می رود.
اگر بگوییم خداوند از خلقت جهان هدف دارد لازم می آید خداوند ناقص بوده باشد، زیرا لازمه ی هدف داشتن نقص است یعنی موجود تا ناقص نباشد سمت هدف نمی رود برای مثال اگر از شما بپرسند هدف شما از مطالعه فلسفه چیست می گویید کشف حقیقت، یعنی چیزی را که ندارید و نمی دانید، هدف قرار می دهید تا آن را کسب و تحصیل کنید، هدف داشتن یعنی یافتن چیزی که نداریم، حالا اگر خداوند از خلقت جهان هدف داشته باشد یعنی چیزی را قبل خلقت جهان نداشته است و پس از خلقت جهان آن را کسب کرده است، از این رو فلاسفه گویند غایت، معلولِ فعل است یعنی زمانیکه فعل انجام شد غایت حاصل می شود.
.
پاسخ چیست؟
آیا خدا از خلقت جهان هدف ندارد؟ اگر هدف ندارد پس جهان بی هدف است اگر از خلقت جهان هدف دارد چگونه مطلق و بی نقص است؟
ابن سینا (ره) پاسخ می دهد همیشه لازمه غایت داشتن نقص نیست و همیشه اینطور نیست که غایت پس از انجام فعل حاصل شود.
شیخ غایت را به دو قسمت تقسیم میکند که این تقسیم بندی هم برای این ابرمرد تاریخ اندیشه است.
شیخ می فرماید ما دو نوع غایت داریم غایت تحصیلی و غایت حصولی حال من با ذکر مثال این دو غایت را توضیح می دهم.
به دو جمله زیر توجه کنید:
علی را کتک زدم برای تربیت.
علی را کتک زدم برای گناهش.
در جمله اولی هدف از کتک زدن تربیت است که تربیت پس از فعل کتک زدن حاصل می شود اما در جمله ی دومی هدف قبل فعل حاصل بود یعنی گناه علی قبل کتک خوردنش موجود بود.
شیخ غایت نوع اول را غایت تحصیلی است غایت نوع دوم را غایت حصولی می نامند.
چیزی که هست در غایات تحصیلی نقص راه دارد زیرا هدف پس از انجام فعل حاصل می شود و قبل انجام فعل، فاعل ناقص است، اما در غایات حصولی هدف خود فعل است و فاعل قبل و بعد انجام فعل نقص بر او وارد نمی شود
در مثال دیگر می گویم:
من با فلانی ازدواج کردم چون پدرش پول دار بود. هدف در اینجا کسب ثروت است و فلانی وسیله قرار داده شده است. این غایت تحصیلی است. یعنی من پول نداشتم و با انجام فعل ازدواج پول دار شدم و این نقص را برطرف کردم.
اما اگر بگویم با فلانی ازدواج کردم برای خودش این غایت حصولی است یعنی خود فعل مطلوب بالذات است. مانند رابطه عاشق با معشوق، عاشق فقط معشوق را می خواهد نه آن که معشوق را وسیله رسیدن به چیزی قرار دهد.
.
اساس عالم عشق است
.
سخن شیخ به سخن عرفا نزدیک می شود چه آنان می گویند هدف از خلقت، عشق است.
زیرا غایت پروردگار غایت حصولی است یعنی این کمال برای پروردگار حاصل است چه غایت بالذات همیشه در فاعل است لذا هدف خلقت، حب ذات به ذات است که آن هم عین ذات پروردگار است. از این رو گفته اند اساس عالم عشق است. یعنی خداوند مخلوقات را برای خود مخلوقات می خواهد و این یعنی عشق.
.
تا قبل می گفتند، عشق تنها کار بی چرای عالم است، اما حال پس از شنیدن سخن شیخ گویم تنها کاری که چرا دارد همین عشق است چه اساس عالم است و بی آن چیزی خلق نمی شد تا چرایی آن مطرح باشد.
با ما باشید تا در ادامه به ماهیت عشق بپردازیم
این مطلب در تاریخ: سه شنبه 11 شهریور 1399 ساعت: 0:02 منتشر شده است